بالهای زن ومرد چاپ
نوشته شده توسط ایران   
چهارشنبه, 19 مهر 1385 12:54
تعداد بازدید :6356

سرش سنگین از بار ملامت و دلش غمگین از درد ندامت ، دیرگاهیست که راز سبز رستن را در رگبرگهای جوانش نخوانده اند و آواز سترگ بالیدن را بر بالینش نسروده .

کودکی بیش نبود که به او فهماندند – فهمیده یا نفهمیده – باید در پس پرده باشد؛ در پرده آواز بخواند؛ در نقاب بخندد؛ در نیاز بماند و در پستو، پستی ها را نادیده انگارد .

که او هر چه بخواهد و هر چه از وجود خویش بکاهد، باز به همتای بیهمتای خود ، به جنس نابرابر، به مرد، نمیرسد. که گفته است آفتاب به هردو یکسان میتابد ؟! درکجا نوشته اند دانش ، پرورش و بالندگی سهم مساوی هردواست ؟! و اعوذ با لله مگر میشود زن به تقدیس والای مرد نائل شود؟ بارها گفتندودرگوشش زمزمۀ این گفتلرتکرارشد ... تکرارشد و این تکرار

چون گرزی آتش بار، هربا برافکارش فرود آمد. کردار آئینۀ گفتار بود و پندار در پس هزار پیچ ولای، چون جسمی بی رمق در احتضار.

...ایام سپری شد و دخترک بی زبان زنی جوان و پرتوان گشت. او میتوانست به آفرینش یگانۀ پروردگاربنگرد؛ آنچنان با خلوص و صفا که به حقیقت خلقت ، به احساس زیبای یگانگی ، به عشق، دست یابد . میتوانست با درک عمیق ازاین آفرینش و با ابتکاری ژرف ازاین بینش، چون غزالی سبکبال، دشتهای دانش و سازندگی راجستان و خیزان بدود؛ علفهای هرزِرسوم و خرافات را ازریشه براندازد و بربلندای سرافرازی و آرامش قد برافرازد. قلب چون آئینه اش زلال چشمه ساررا می مانست و روح آرامش سکوت بکر بیشه زاررا. عصارۀ صلح و صفا در وجودش جریان داشت و جویبارعشق و وفا در رگهایش سریان. آنقدر این اقیانوس ژرفا دارد که بزرگترین کوههای یخ و برف درآن آب میشود و خشمناکترین امواج متلاطم و پر خروش ازعمقش آرامش ميگيرد ... و حال زن امروز اسیرزنجیربی عطوفت جاهلیت است. بر دستهایش دستبند بردگی میزنند و برگردنش آویزسرافکندگی. در ارث ، در رأی ، در شهادت دادنِ حتی درحق عزیزانش از جان، وی به پای مرد نمیرسد، ولکن اگر کوردلان به چشم دل نمی بینند به چشم سر بارها دیده اند که این شاهین تیزپر دیگراسیرتعصب و سودجویی و غفلت نمی ماند .

برو این دام بر مرغی دگر نه                    که عنقا را بلند است آشیانه

حال وقت آن رسیده است که اعترافی ساده و بی پیرایه نه برزبان که بردل و جان آورد و آنگاه به یقین رسد که مرغ سربلندی و کمال بشریت جزبا دو بال زن و مرد به اوج بلند آسمان نتواندرسید، که حال باید ظلم و اجحاف بیحد تاریخ را به احساس و استعداد زن، به یاری فکری نوین و اعتقادی پولادین جبران نمود و بار دیگر این فئۀ رنج کشیدۀ آبدیده را به اقتدار و رسمیت دیرینۀ بزرگ بانوان پرتوان ایران زمین رسا نید که ایران از این دلیران بسیار دارد، که طاهره ها جان برسرایمان میگذارند و پروین ها حقیقت را با قلم مینگارند و بار دیگر شکوه راستین آزادگی را به آیندگان می سپارند.

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."