نوشته شده توسط سپيدار
|
يكشنبه, 07 مرداد 1386 07:43 |
تعداد بازدید :6119 |
قرن بیستم را باید یکی از بی نظیرترین قرون بشری دانست. در این قرن دانش به میزان زیادی بر وسعت خود افزود و علم و تکنولوژی سرعت گرفت و چنان به پیش رفت که دیگر شنیدن یک اختراع کسی را هیجان زده نمی کند وخبر اکتشافات جدید انگشتی را بر دهان نمی برد. سهم بشریت هم از این توسعه رفاه و آسایش بیشتر بوده. زمان جابجایی بسیار کاهش یافته و جعبه های جادویی هر چه را بخواهیم پیش چشممان ظاهر می کنند. لباسها به راحتی شسته می شوند و غذاها از خطر فساد در امانند. اما آیا حضور پررنگ علم و تکنولوژی در حیات بشر سراسر راحتی و آسایش بوده؟
اگر جواب شما مثبت است پس تکلیف خطر خشکسالی و یا آب شدن یخ های قطب چه می شود؟ آلودگی صوتی و دود ماشین ها را به حساب چه باید گذاشت؟ و سرمنشاء بمبهای شیمیایی و میکروبی را کجا باید جستجو نمود؟ البته نمی توان همه تقصیرها را به گردن علم انداخت. چون شمشیر همان جایی را پاره می کند که صاحبش اراده کند. دیگر برای او فرقی نمی کند که بندی از پایی باز کند یا در قلب یک انسان فرو رود. اما حضور بی همتا و یکه تاز علم چندان هم بی ضرر نیست. علمی که هدفش فراهم نمودن وسایل راحت و آسایش مردم است با تولید گازهای مخرب، باعث سوراخ شدن لایه اوزون می شود و یا موادی که در بیمارستانها به نیت تسکین دردهای بیماران مورد استفاده قرار می گیرد، زمانی كه به صورت زباله وارد دریاها و اقیانوس ها می شوند، آلودگی و بیماری با خود به ارمغان می آورند. این جنبه دوگانه علم را باید به صورتی توجیه کرد. یا باید در کنار فواید بی شمار آن مضرات آن را نیز پذیرفت و یا باید از هر دوی آنها صرفنظر کرد. یا شاید هم طریقی را که اکنون صاحبان قدرت در پیش گرفته اند باید ادامه داد که خوشی و رفاه، سهم کشورهای توسعه یافته باشد و آلودگی و بدبختی سهم کشورهای عقب افتاده. اما این راهکار هم در آینده ای نه چندان دور ثابت می کند که عواقب این تصمیم، گریبان همه را خواهد گرفت. چون با وجود مرزهایی که بین خودمان کشیده ایم ولی ما فقط همین یک زمین را برای زندگی داریم و باید برای نجات آن کاری اساسی انجام دهیم. روشهای زیادی برای حل این مشکلات پیشنهاد و بعضی از آنها اجرا شده است. در این میان شاید تعالیم حضرت بهاءالله بهترین راه حل برای کنترل اسب افسار گسیخته علم که معلوم نیست بشریت را به کجا می برد باشد. ایشان تعلیم می دهند که علم و عقل و دین باید در کنار هم قرار بگیرند و با هم به پیش روند. همانطور که بشریت به ساختن مدنیت مادی مشغول است؛ باید عمارت مدنیت روحانی را نیز همگام با آن بنا کند. به موازات کسب موفقیت های روز افزون در علوم مادی، تعالیم دینی باید روح انسانها را از خودخواهی و خودبینی پاک کند و تعالی بخشد. عالم باید یک وطن دیده شود و اهل زمین همگی اعضای خانواده بزرگ بشری به حساب آیند. آنگاه معادن و ذخایر در تحت نظارت و حکومت یک نظام متحد جهانی در آیند. نظامی که بر اساس وحدت نوع بشر استوار گشته و به نفع همه مردم مورد استفاده قرار گیرد. درد و ناراحتی در گوشه ای از جهان، همه ملتها را برای کمک به ایشان بر انگیخته نماید و سود جویی و کسب مال بیشتری باعث نشود که کسی زمین عزیزمان را ویران کند. به طبیعت به عنوان مظهر زیبایی خداوند احترام گذاشته شود و روحیه مصرف گرایی و زیاده خواهی که منجر به تولید زباله های زیادی شده است تعدیل شود.
|