نقش مشاغل خاص دراعتياد چاپ
مقالات شما
پنجشنبه, 10 خرداد 1386 09:00
تعداد بازدید :5796

مشكل بزرگي است. مي شودانكارش كرد؟ مي شودناديده اش گرفت؟ تأثيرش تنهادريك بعدنيست؛ فردي، اجتماعي، اقتصادي، فكري، اخلاقي، ارتباطي، ....شايد بگوييدآنقدرها هم اين مشكل، بزرگ نيست؛ چراكه فقط عده ي محدودي دچارآنندو بااين همه روشهاي ترك اعتيادوپزشك متخصص دراين زمينه ودارو و امكانات ديگر، درمان ورهايي آنهاخيلي ساده است.امامن مي ترسم وسعت قضيه فراترازاينهاباشد. ازشيوع مي ترسم، ازعادي شدن، ازغلبه افكارساده انديشانه. بسيارديده ام جوان هايي راكه مي گويندمن چندسال است مي كشم ولي معتادنيستم!

مشكل بزرگي است. مي شودانكارش كرد؟ مي شودناديده اش گرفت؟ تأثيرش تنهادريك بعدنيست؛ فردي، اجتماعي، اقتصادي، فكري، اخلاقي، ارتباطي، ....شايد بگوييدآنقدرها هم اين مشكل، بزرگ نيست؛ چراكه فقط عده ي محدودي دچارآنندو بااين همه روشهاي ترك اعتيادوپزشك متخصص دراين زمينه ودارو و امكانات ديگر، درمان ورهايي آنهاخيلي ساده است.امامن مي ترسم وسعت قضيه فراترازاينهاباشد. ازشيوع مي ترسم، ازعادي شدن، ازغلبه افكارساده انديشانه. بسيارديده ام جوان هايي راكه مي گويندمن چندسال است مي كشم ولي معتادنيستم!

خوشبختانه جوانب مختلف اين مشكل بزرگ بررسي شده است ونفوس بسياري ازمتخصص وغيرمتخصص دراين زمينه تحقيق وتفكركرده اندوحاصل آن رابراي ديگران بيان نموده اند؛ ولي بازهم جاداردكه بگوييم وبشنويم وتفكركنيم.

ازجمله مباحثي كه دراين زمينه اهميت زيادي دارد، عوامل ايجاد اين مشكل است. چراكه دانستن اين عوامل به ماكمك مي كندتاسعي درحذف آنهاوپيشگيري ازبروز آن نماييم. ازجمله عوامل، مواردمربوط به اشتغال است مانندبيكاري ومحيط ناسالم كاروشرايط نامناسب. يكي ازابعادشرايط نامناسب كاركه كمترمورد توجه قرار گرفته وبه نظرمن اهميت زياد دارد، موضوعي است كه به آن مي پردازيم.

بسياري ازجوانان دركارگاه هاي بيرون شهرو يادور ازخانواده درشهري ديگر كارمي كنند،مانندمعادن، كارگاه هاي راه سازي ، ..... شايداين خودمشكلي جداگانه باشد ولازم باشدبهترودقيقتر بررسي شودكه چرااين جوانان مجبورند درچنين شرايطي كاركنند؛ امابه هرحال، اين يك واقعيت است وبه هرصورت چنين شرايطي براي بسياري ازجواناني كه شايدازمحيط هايي محدودتروسالم ترآمده اند، وجوددارد. اگربه چنين محيط هايي سري بزنيم متأسفانه مي بينيم كه يكي ازرسوم رايج درآنهامصرف موادمخدراست. درآنجامصرف موادمخدرنه تنهاعادي وطبيعي به نظرمي رسد، بلكه اگركسي اهل آن نباشد، باعث تعجب است.

آنچه حاصل چنين وضعي است، هدررفتن عمروزندگي جواناني است كه درپي يافتن آينده اي بهتروفرارازمعضلات اقتصادي وبه اميداينكه به هرنحوي شده بتوانندروي پاي خودبايستندوزندگي خودراسروساماني دهند؛ شرايط سخت چنين كارگاه هايي راتحمل كرده، مشغول به كاردرآنهامي شوند؛ اماآنچه پس ازچندماه ياچندسال كاربه دست مي آورند، دوران جواني ازدست رفته، دستمزدهاي به هوادودشده، شادابي وفعاليت نابودشده وتعدادي دوستان همانندخوداست كه برآنندتاماندن اورادراين بنددركنارخودتضمين كنند.

وقتي زندگي اين جوانان راطي چندسال پيگيري كنيم، نگراني ازآينده ي آنان وخانواده هايشان يكي ازمهم ترين دلمشغولي هاي انسان مي شودواين فكر، ذهن راراحت نمي گذاردكه چگونه مي توان اين مشكل رارفع كردياحداقل درتخفيف آن كوششي كرد؟

اولين چيزي كه به ذهن من مي رسد، تلاشي عمومي است براي اينكه اين وضعيت عادي نشودوافرادوجامعه باآن خونگيرندوحرمت وقباحت خودراازدست ندهد، جريان مسمومي كه كم كم درجان جامعه رسوخ مي كندوتوان مقابله باآن رابه شدت كاهش مي دهد. درست است كه افرادي كه به اين دام مبتلا شده اندنياز به كمك ومساعدت ديگران دارند، نبايدآنان رافراموش كردونبايدازهرتلاشي براي رهايي آنان دست كشيد ونبايد هرگز نااميدشد ونبايد همه تقصيرات رابه گردن خودشان انداخت وشرايط مختلفي راكه باعث بوجودآمدن اين مشكل براي آنان شده ناديده گرفت. بااين حال نبايدبهانه هايي مانند دلسوزي وهمدردي ودوستي ومحبت بين افرادباعث شود كه عواقب ونتايج اين بلاي عظيم ناچيزشمرده شودوپرداختن به آن درحديك سرگرمي وتفريح به حساب آيد. به نظرمن كريه ترين صورت اين ديوصدچهره و اژدهاي هفت سر درمقابل كسي ظاهرمي گرددكه براي اولين باراقدام به مصرف موادمخدرمي نمايد، وبااين كاربذراين گياه مسموم رادرخاك وجودخويش مي پاشد؛   دراين صورت بايدتمام عمرمواظب باشدتامباداناگهان اين بذر، شرايطي مناسب يابدورشدكندومزرعه ي وجودش راتباه سازد.

براي پيشگيري دراين موردخاص، دادن آگاهي اوليه وهشياري جوانان، قبل ازورودبه چنين محيط هاي كاري، مي تواندمؤثرباشد. بخصوص بايددرمدارس، آموزش هايي باتوجه به فنون مختلف مانند: نمايش، فيلم، مصاحبه وبحث ومذاكره گذاشته شودتاآمادگي فردرابراي مقابله باچنين خطراتي افزايش دهد.به عنوان شرايط قبل ازاستخدام، بخصوص درمحيط هاي كاري مجزاازخانواده، دوره هاي آموزشي خاص اين مواردمي تواندگذاشته شود، البته اين مستلزم آنست كه مسئولين چنين مشاغلي همت وافر دركمك به رفع اين مشكل نمايندوبه اين كارولزوم آن عميقاً معتقدباشند.

پيونددادن اين اجتناب واحترازبااعتقادات فردمي تواندپايه اي محكم ترومطمئن تربراي محافظت اوايجادكند.درهمه ي اديان الهي، استعمال آنچه فكروادراك انسان راازحالت عادي خارج مي كندوسبب ضرروزيان به جسم وروح وزندگي اومي گردد، مذموم شمرده شده ومنع گرديده است. (درآئين بهائي صريحاًمصرف، خريدوفروش موادمخدرحرام شمرده شده واكيداً نهي شده است. درديانت اسلام اگرچه گفته اندحكم صريحي دراين باره نيست، ولي ازاحكامي كه درنهي مشروبات الكلي آمده مي توان آنرااستنباط كردودليل نبودن حكم صريح دراين باره شايداين بوده كه درآن زمان سوء استعمال آن رايج نبوده است. درديانت مسيحي نيزدراصل، استعمال مشروبات الكلي نهي شده بود، ولي بعدهاباتوجه به بياناتي ازانجيل كه حالت تشبيهي داشت، برخي ازعلماي مسيحي چون معاني واقعي اين تشبيهات رانفهميدند، آن رادال برجوازمصرف مسكرات دانستند. درسايراديان نيزاگربه درستي بررسي گرددمي توان زمينه هايي براي احترازشديدازاين سم مهلك پيداكرد.)

آنچه مسلم است اينست كه باعدم توجه كافي به اين مشكل وساده انگاشتن آن، رفته رفته اهميت وضرورت رفع آن درنظرهاكاهش مي يابدوتوان جامعه درمقابله باآن تحليل مي رود، واين خطري است به مراتب بزرگ ترازآنچه اكنون وجوددارد.

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
منیر  - اعتیاد |1386-4-3 23:06:46
اعتیاد یکی از مشکلات مهم است که باید به آن
توجه خاص شود. خیلی ممنون که این مقاله را
نوشته اید.
شكيبا |1386-3-13 08:39:53
جنبهء خيلي مهمي را مطرح كرده‌ايد، يعني توجه
به اينكه در چه محيطهايي احتمال خطر بيشتر
است. ولي افسوس كه خطرناكترين محيطها خود خانه
و مدرسه است كه جايگاه مراقبت از كودكان است.
بسياري از جوانان ما قبل از رسيدن به محيط كار
توسط بستگان و دوستان خود معتاد مي‌شوند.
كاري خيلي بيش از اطلاعرساني لازم است. اشارهء
شما به دين خيلي مهم است. به نظر من تربيت صحيح
به طوري كه فرد واقعاً از جنبهء فكري و عاطفي
رشد پيدا كند اولويت اول است. اي كاش نظام
آموزشي ما درست مي‌شد.
سپیدار  - بالاخره یک راه حل! |1386-3-12 01:45:29
از جنبه بسیار جالبی مساله را بررسی کردی.
طریق آلودگی ای که شاید کمتر به فکر ما برسد
ولی بسیار پر خطر است. فکر می کنم هنگام دادن
آگاهی به جوانان و انتقال یک سری آموزشها به
آنان باید به ایشان یاد داده شود چطور "نه"
بگویند. چون معمولا به خاطر عدم اعتماد به نفس
یا کم رویی در جمع افراد نمی توانند در برابر
اصرار دیگران "نه" بگویندو آنوقت است که
اگر عقل فرد هم به او بگوید که کار اشتباهی است
ولی دعوت اطرافیانش را قبول می کند و قدم در
راهی بی سرانجام می گذارد.

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."