فریادی ازاعماق قرون چاپ
مقالات شما
پنجشنبه, 03 اسفند 1385 12:32
تعداد بازدید :6241

 اين منم يك زن

 با تني رنجور

 با لبي خاموش

جاني خسته از بي‌رحمي دنيا

دستهايم خسته از يك عمر كار و رنج بي‌پاداش

كوله‌باري از تلاش قرنها بر دوش

قلب من خونين چو قرباني به قربانگاه

قربانگاه معبد

معبد عشقي كه هرگز پاسخي نشنيد

از خدايي سخت‌دل، مغرور

نيم انسان، نيم يزدان، نيم اهريمن!

نيمه ي من، ليك بالاتر!

مرد، اين خودكام افسونگر

خود اسير دام اين دنياي پررنج فريب‌آميز

...

قرنها خاموش ماندم

رنج بردم، رنج بردم، رنج

ايستادم، زندگي كردم

زنده ماندم، عشق ورزيدم

درسها آموختم از سختي دوران

اينك اينجا ايستاده‌م

كوله‌بار قرنها در دست

تا مگر يك بار

از دل اين بغض دردآلود

با صدايي خسته و لرزان

بانگ بردارم:

من هم انسانم

دوست مي‌دارم

اشك مي‌ريزم

خنده‌هايم پر ز احساسست

در دل تاريخ

نام من مرده‌ست...

امّا... قلب و روحم همچنان زنده‌ست

عشق مي‌ورزد

ذهنم از انديشه‌هاي ناب سرشارست

دورتر از اين تن رنجور

روح من آزادتر از آفتاب و باد مي‌رقصد

روح من زن نيست

روح من روحست

روح يك انسان!

روح من در زير بار رنج و استبداد

تاب آورده

عشق ورزيده

نيمه ي خود را

با غرور و ظلم و خودكامي

باز بخشيده

روح من ايثار و صبر و بردباري را

روح من عشق و فدا و مهرباني را

خوب مي‌داند

سهم او از سالهاي سخت اين بوده

درس او در مكتب دنيا همين بوده

...

اين منم، يك زن

ايستاده بر در دنياي فرداها

اين منم: معمار فرداها

ايستاده در كنار نيمه ي خود مرد

تا بياموزم به فردا عشق و صبر و مهرباني را.

                                                                             

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."