بي توجهي به ارزشها چاپ
دوشنبه, 12 دی 1384 12:24
تعداد بازدید :6686

با تغيير در نحوه ارتباطات و توانايي استفاده افراد از وسايل ارتباط جمعي نظير: اينترنت، ماهواره، تلفنهاي همراه و ... تحولي شگرف ايجاد شده است . اين تحولات مخصوصأ براي كشورهايي كه تا اين زمان محدوديت هايي بر آنها حاكم بوده است و از دگرگونيهاي ديگر نقاط كره زمين بي خبر بوده اند محسوس تر است . اگر كشورهايي مثل ايران تا 10 سال پيش مانند دهكده اي كوچك بودند كه نمي توانستند از ديگر شهرها خبري داشته باشد ؛ اكنون ماهواره ها و اينترنت آن ها را درنورديده است؛ اما  به جهت اينكه همپاي اين تغييرات، فرهنگ استفاده صحيح از اين ابزارها موجود نيست؛ از مضرات آن هم بي نصيب نمانده اند و با آن دست به گريبانند.

   فلسفه و ايدئولوژي دنيا پرستي و ماده گرائي كه در اكثر نقاط دنيا رواج دارد؛ توجه بيش از اندازه و اتكاي زياد به عقل انسان و ناديده گرفتن جنبه هاي اخلاقي و ديني و بي توجهي به روح انساني؛ مواردي است كه بيش از پيش خودنمايي مي كند.

  ارزش هاي ديني يا از بين رفته اند و يا به قدري كمرنگشده اند كه محسوس نيستند و تنها در اماكن مذهبي مي توان قالبهايي از آنها را ديد. كساني كه خود را پايبند به دين وايمان مي دانند متحجرمحسوب ميگردند و از قافله عقل و انسانيت بدور فرض مي شوند. تقدس وتكريمي كه ساليان قبل دينداران از آن بهره مند بودند؛ اكنون به فراموشي سپرده شده است.

    اگر نياكان ما به قناعت ارج مي نهادند وبراي آن ارزشي قائل بودند، اكنون چنين واژه اي بي معني شده است. تبليغات وسيع كه هر آن با آنها مواجهيم ما را به زياده خواهي دعوت مي كند و قانون تجارت را از كودكي به ما مي آموزد؛ قانوني كه مي گويد« هر چه بيشتر پول دربياور و هر چه بيشتر خرج كن»،آن هم بدون آنكه توجهي به نيازهاي واقعي  خود داشته باشي و يا بخواهي به ديگران كمك كني  و احتياجات آنان راهم برآورده سازي. كمتر جواني را مي يابيم كه از يك طرف توان اين كارهارا داشته باشد واز طرفي ديگر، مقدار زيادي لباسهاي مختلف  در كمد خود احتكار نكرده باشد!

    اگر در زمان پدر بزرگ هاي ما  كابوسي  به نام مسائل غير اخلاقي وجود داشت؛ اكنون ما را به بي بند و باري دعوت مي كنند و فلسفه رايج آن است كه تو بايد در«همين آن » خوش باشي و كاري به بعدها وفرداها نداشته باشي كه چه پيش خواهد آمد! و بدين منظور انواع مواد مخدر جديد و قديم عرضه مي شود تا به واسطه آن از واقعيت ها فاصله گيريم و در دنياي توهمات و تخيلات خود سرگردان شويم.

   روابط جنسي نا مشروع و عريان گري را چنان ترويج كرده اند و بر ما قبولانده اند ،كه اكنون قباحت خود را از دست داده و حتي در كشورهاي مذهبي هم كاملأ عادي به نظر مي رسد .

     حرمت و احترامي كه در بين افراد اجتماع حاكم بود از بين رفته؛ لوطي گري كه از خصوصيات جوانمردان اين كشور بود جاي خود را به لاتي گري داده. جوانان از فرط بي كاري در سر هر كوي و برزني مشغول آزار و اذيت ديگران هستند.

     در خانواده ها هم وضع از اين بهتر نيست؛ نه حقوق والدين از جانب فرزندان رعايت مي شود و نه حقوق فرزندان از جانب والدين ؛ هر دو گروه به جاي آنكه بتوانند محيطي امن و آرام براي پيشرفت خود( افراد) و اجتماع فراهم كنند، تنها به فكر خود هستند و دائم از يكديگر گله و شكايت دارند و تقصيرها و نابساماني ها را به گردن يكديگر مي اندازند و هيچ كس حاضر نيست گوشه اي از مسئوليت را به عهده بگيرد و وضع را بهتر كند.

    همه چيز و همه كس در تغيير مداوم است. خانواده اي كه تا ديروز دم از استقامت مي زدند راهي ديار غربت مي شوند. جواني كه تا چند صباح پيش از معايب نيمه عريانگري مي گفت، حال خود از پيش كسوتان مد روز شده ؛ كساني كه مشروبات الكلي را حرام مي دانستند و حتي نام آنرا بر زبان نمي راندند، حال ويترين لوازم منزل خود را با انواع شيشه هاي آن زينت مي دهند و ...

    به نظر مي رسد چيزي گم شده؛ تغيير و تحولي عظيم در حال وقوع است . سيلي بنيان كن در راه است كه ما تاب مقاومت در مقابل امواج سهمگين آن را نداريم.اين سيل  به سختي بر ما هجوم آورده كه يا ناگزير از فراريم ، يا مجبوربه جنگيدن با آن ؛ ولي با چه سلاحي؟ با چه نيرويي؟ كدام راهنما بايد راه راست را به ما نشان دهدو آن را از كجا بيابيم؟

    به نظر مي رسد ارزشهايي گم شده داريم كه يا آنها را نمي دانيم و يا مي دانيم و در ما دروني نشده اند. وقتي اين ارزشهاي روحاني كه برگرفته از شرايع الهي هستند ؛ در خانواده كه جايگاه حفظ ارزشهاست، دروني نشده باشد لاجرم در موقعيت هاي اضطراري قادر به تصميم گيري صحيح نمي باشيم.

    ما نيازمند آن نيستيم كه فرمولهاي زيادي براي هر موقعيت بياموزيم؛ بلكه كافي است كه چهار عمل اصلي را خوب ياد بگيريم؛ آنگاه در حل هر مسئله اي خود به راحتي مي توانيم از آنها كمك بگيريم.

    ما نيازمند آنيم كه جوانان خود را بيش از پيش تجهيز كنيم تا هنگام تأسيس خانواده گيج و سردر گم نباشند كه حال بايد چه كنند ؟ ارزشها كدامند؟ از كجا آمده اند ؟

   ما بافت سنتي خود را از دست داده ايم و متأسفانه الگوهاي جديد تكافوي نيازهاي ما را نمي كند. به همين جهت مثل افرادي هستيم كه در بيابان به دورخود مي چرخيم ودر پايان روز مي بينيم به جائي نرسيده ايم ؛ با وجود آنكه نقشه اي عالي داشته ايم ولي متأسفانه از خواندن درست آن عاجز بوده ايم و حتي با جهات جغرافيايي هم آشنايي نداشته ايم.

     توجه به ارزشها سبب مي شود كه فرد اعتماد به نفس مناسبي را در خود پرورش دهد و در موقعيت هاي مختلفي كه قرار مي گيرد بتواند عكس العمل مناسبي را از خود بروز دهد . حتي اگر در شرايطي قرار گيرد كه اكثر افراد فعاليتي بر خلاف ارزشهاي پذيرفته شده او انجام دهند؛ قادر است با نفس خود مقابله كند و بدون آنكه احساس حقارت نمايد، تصميم درست را بگيرد.

  به نظر بنده مابايد در پي تربيت چنين افرادي باشيم كه بتوانند دليل تصميمهاي اخلاقي خود را بفهمند و با شعوروآگاهي ارزشها رادرزندگي به اجرا درآورند.

                                                                 

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
صابر  - زن ومرد انسانها |1386-3-19 09:06:18
در درگاه الهی هر انسانی عمل مقبولتر انجام
دهد عزیزتر است تعلیم و تربیت برای هر دو لازم
میهمان |1385-4-13 02:07:48
مقاله دقيق وعميقي است چنين ديدگاهي ازيك
جوان قابل تحسين است وانسان رااميدوارمي كند

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."