دین گریزی چاپ
جمعه, 20 بهمن 1385 01:08
تعداد بازدید :6470

نسل جوان کنونی، به سمتی پیش می رود که از خیلی مسائل دور می شود. یکی از این مسائل، دین است. در صورتی که دین تنها راه حل و بهترین گزینه برای نجات تمام مشکلات بشری از این گرداب فساد و تباهی است. دین باید سبب اتحاد و محبت باشد. تنها گزینه برای کمال، دین است. رسالت پیامبران برای تربیت و راهنمایی بشر بوده است؛ زیرا انسانها خود به تنهایی نمی توانند راه کمال خود را بدون هیچ راهنما طی کنند. اگر انسان درست تربیت نشود با حیوان تفاوتی ندارد. آن الگوهای تربیتی راکه در شان یک انسان است، می توان در دین یافت.

عوامل متعددی برای دین زدگی یا دین گریزی می توان پیدا کرد که به یکسری از آنها اشاره می کنیم. یکی از این عوامل فشار اجتماع یا حکومت است بر داشتن یک دین؛ یعنی جامعه براساس قوانین و عرف، شما را وادار بر قبول یک دین کند که آن دین هم از قبل تعریف وتعيين شده است؛ در غیر این صورت شما از خیلی از مزیت های جامعه، مثل حق دیه مساوی، برخوردارنخواهيدبود؛ چرا چون جامعه تعریف می کند که افراد چه دینی داشته باشند. این مسئله با تمام شئونات انسانی مغایرت دارد؛ زیرا انسان به دوقوه از حیوان تمایز دارد، یکی قوه تفکر است و دیگری قوه اختیار، اگر این دو قوه را از انسان بگیرند، دیگر انسانيت معنائی پیدا نمی کند.

عامل دیگری را که می توان در نظر گرفت اين است که روسای ادیان و علمای امروزی گمان می کنند که دین عبارت است از تقلید و پیروی از گذشتگان و نیاکان، لهذا هر گروه وقومی متوسل و پیرو تقالیدمي شوند و آن را حق هم می دانند و چون این تقالید حقیقتی ندارد؛ لهذا مخالف یکدیگربوده، سبب اختلاف و عداوت بین بشر شده است. به اين ترتيب است كه بسياري گمان می کننددین مخالف علم است و اعتقادات دینی را تفکر وتعمق لازم نیست و تطابق دادن با عقل و علم جائز نیست، زیرا علم و عقل مخالف دین است. دراين نگرش ابتدائي، عقائد دینی عبارتست از صرف تلقین روسای روحانی و آنچه راآنان بگویند، باید معتقد شد؛ ولو اینکه مخالف علم و عقل باشد. اماواقعيت اين است كه اگر دینی مخالف علم باشد، جهل است. پس باید دین مطابق عقل و علم باشد. بي توجهي به اين اصل علمي مسبب اختلافاتی است كه بین بشرموجوداست، که جمیعا منبعث از جهل و نادانی است. آگر آنها دین را تطبیق با عقل الهی و علم بکنند، همه پی به حقیقت آن می برند؛ آنگاه هیچ اختلافی نمی ماندو جمیع افراد عالم متحد می شوند. اعظم فضل الهی برای انسان علم است و وجه تمایز انسان با حیوان به عقل و علم است. آنچه انسان می شنود باید آن را تطبیق به عقل الهی و علم کند. اگر علم و عقل قبول کند، آن حق است؛ اما اگر بهیچوجه علم حقیقی و عقل کلی تصدیق نکند، آن جهل است . اگر بگوییم دین ضد عقل است، یعنی اینکه دین جهل است. لابد دین باید مطابق عقل باشد تا برای انسان اطمینانی حاصل شود. پس حکمت و عقل سالم، مطابق و ممد دین است نه مخالف.

از دلایل بالا این را می توان فهمید که هر چیزی که سبب دشمنی و کینه است، مورد غضب خداوند است و هر چیزی که سبب الفت و محبت است مورد قبول خداوند است. اگر دینی سبب جنگ و قتل و خونریزی شود، یقینا آن دین نیست؛ چون دین به منزله درمان است. اگردرمان باعث مریضی شود، البته درمان نباشد بهتر است .حال اگر دین سبب جنگ و خونریزی و قتل شود، البته بی دینی بهتر است. دین باید سبب الفت باشد، سبب محبت باشد، سبب ارتباط بین عموم بشر باشد.                                                          

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
سبصبشبش  - یشسسیشیشی |1387-10-12 11:22:49
فزراسوبیسسفعجژنغفف
mohammad |1386-12-29 18:28:25
با سلام دوست عزیز من در این مورد به شدت مشکل
دارم (دین گریزی) فقط این را بگویم که نمازم را
می خوانم ولی رغبتم به دین بسیار پایین
است
دین برایم سنگین است خیلی سنگین. انسان
بسیار منزویی هستم. مهم ترین دلیلم از دین
گریزی نداشتن یک شادی حلال درست است. همیشه
شادیهایم گناه گونه است. واقعاً در عذابم.

تمنا می کنم کمکم کنید
خداحافظ

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."