بحران هويت چاپ
مقالات شما
دوشنبه, 12 دی 1384 11:32
تعداد بازدید :7172

در هياهو و جنجال دنياي امروز صدايي  آشنا ما را به آرامش و سكون مي خواند. در اين سختيهاو كشمكشها صداي مناجاتي كه خدا را مي خواند، مي تواند روزنه اميدي بگشايد.

   او كيست كه اينچنين پروردگار را مونس خويش شناخته و با او به گفتگو نشسته و از او راه نجات مي جويد؟ او كيست كه زندگي را در پرتو نور خداوند مي بيند؟ چه زيبا زندگي مي كند و چه زيبا جهان را مي بيند! چه آسان و ساده از كنار توهم ها و دشواري هاي دنياي پر زرق و برق امروزي مي گذرد! چقدر مسرور است! نگاه كن كه چگونه برق شوق  چشمانش آدمي را جذب مي كند. اندوهش، اندوه ديگران و شاديش شادي همنوعان است. مدارا و محبت با هر لحظه زندگيش عجين است و راهكارهاي صميمانه و دلسوزانه اش تسلي دهنده هر قلب رنجور. او كيست؟ شايد جواني بيست ساله؛ كسي كه ديگران شايدبه راحتي باور نكنند؛ اما من شكي ندارم كه او مي تواند جواني بيست ساله باشد؛ چرا كه او خود را يافته، هدف از زندگيش را فهميده و چهارچوب شخصيتش را چنان محكم و استوار نموده كه هيچ طوفاني تاب درهم كوفتن آن را ندارد. او سرافراز و سربلند، با نيرو گرفتن از روح الهي، هر لحظه وجودش را قوي مي سازد و مشكلات را به ميدان فرا مي خواند. اما چراچنين افرادي چون كبريت احمر كمياب شده اند؟ چرا ما با خيل عظيمي از جوانان بي هدف، الكي خوش، سرخورده و خسته روبروييم، كساني كه با هر نوع جاذبه و كششي به هر سويي مي روند؟ چرا؟ شايد ريشه تمامي اين ناهنجاريها را در بحران هويت بتوان يافت؛ يا در حقيقت در نحوه رويارويي با بحران هويت.

  اين بحران در سنين نوجواني و جواني به وجود مي آيد؛ سنيني حساس كه فرد تصويري از خود و اطرافيان و در حقيقت كل هستي و جهان،  در ذهن مي سازد و اين تصوير همراه با او خواهد بود؛ تصويري هميشگي. او خود را چگونه مي يابد؟ چه كساني در اين تصوير سرنوشت ساز تأثير گذار هستند؟

 آنچه از تبليغات به صورت رسانه اي و يا هر نوع ديگري، دردنياي امروزديده مي شود و اذهان جهانيان بالاخص نسل جوان را به هر جهتي سوق مي دهد، همه و همه از اصول روانشناسي پيروي مي كند؛ فرايندي كه از پديده هويت شناسي دراين سنين حساس استفاده مي نمايد؛( البته من معتقدم كه كل عالم دارد اين دوران را مي گذراند).

    نوجوان خود را آنچنان مي بيند كه در فيلم ها و شوها و تبليغات موجود بر سر در مغازه ها ديده است. او خود را همواره در نقش فردي مي بيند كه بهترين كت و شلوارها را پوشيده و لبخند زنان دربطري نوشيدني را باز مي كند و با ژستي خاص آنرا مي نوشد.

   اودرعالم خيال، خود را در حالي كه سيگاري زير لب گرفته وسخت مشغول راندن ماشيني لوكس، با سرعت 120 كيلومتر، در يك اتوبان است، مشاهده مي كند.

   او خود را دختري زيبا تصور مي نمايد كه با بهترين لباسها، دارد به يك مهماني مي رود و يا اينكه در دست ديوهائي چون پدر و مادر اسيرگشته و قرار است شاهزاده اي با اسب سفيدسررسدونجاتش دهد.

   اين افكار شايد درذهن هر فردي با درجات مختلف، به وجود آيد ( البته بايد گفت كه خيال پردازي در اين سنين امري طبيعي است .) اما اين تصورات ذهني با گذشت زمان رنگي هميشگي مي گيرد و دروني مي شود و كم كم معيارهاي زندگي او رارقم مي زند.

   او ديگر نمي تواند درست تصميم بگيردوبخصوص ازدرس و تحصيل باز مي ماند؛ زيرا در فيلم ها ديده است كه برخي به راحتي پول در مي آورندو نيازي به كاروفعاليت ندارند. او زحمت كشيدن را عار مي داند.

   كم كم عاشق مي شود؛ غرق در احساسات مي گردد؛ اما نمي داند چه كند. از عشق فقط گريه، ناراحتي، حسرت و غم را مي شناسد. او نمي داند با احساسات خود چگونه بر خورد كند؛ نياموخته كه بايد چه كند؛اصلأ نمي داند كه بايد براي رويارويي با مسائل بسي چيزها بياموزد.

   او در اين كشاكش دروني، به فضاهاي مجازي روي مي آورد: بازي هاي رايانه اي، مواد توهم زا، سيگار و ... مأمني براي ذهن زخم خورده اش مي گردد؛ بالاخره در رايانه مدينه فاضله خويش را مي يابد؛ زيرامي بيند همه چيز برايش مهياست و او غرق در اين فضا، همه امور مهم ديگر را فراموش مي كند.

   همه اين عوامل دست به دست هم مي دهند تا در طي چند سال ازاو موجودي بسازند كه از زندگي هيچ نمي داند. كم كم مي بيند در زندگي به خيال هاي خود دست نيافته و عنصري نا اميد، مأيوس و سرخورده گشته است.

   اين است وضعيت هزاران جوان و نوجواني كه هرروز به راحتي از كنارشان مي گذريم. شكي نيست كه حالات مختلفي براي نسل جوان متصور است؛ اماغم انگيز اين است كه جوان ماديگر، تحت تأثير امواج مخرب و متتابع اين مدنيت ماديه،از هويت خودبسي دور شده است.

    به نظر من، حقيقتأ نهضتي لازم است تا با اين روح كشي و نسل كشي مقابله نمايد. بايد از همان دوران كودكي، پدران و مادران كه مسئول اوليه تربيت كودكانند؛ با الهام از بيانات حكماو هدايات اوليا، ساختارهاي ذهني آنان رامحكم سازندوازلابلاي اوراق تاريخ، درس شجاعت و دلدادگي را به آنها بياموزند و جايگزين سستي و كسالت نمايند. جوان بايدحضورخداوندرادرلحظه لحظه زندگيش حس كند؛ بايد بداند كه بينش و مهارت راتوامان كسب كند و بفهمد كه ضعف ونقصانش درچه زمينه ايست. آيا بينش صحيحي در مورد مسائل زندگي دارد؟ واگر بينش را كسب نموده، آيا مهارت انجام دادن امور را دارد؟

    او بايد امتحان كند، بفهمد، انجام دهد و مطمئن شود. او بايد بداند كه بايد احترام بگذارد و راه صحيح رعايت آن را بياموزد. او بايد نحوه درست فكر كردن را نيز آموزش ببيند. اينها مهارت هاي زندگي هستند. او مي داند كه بايد درست فكر كند اما چگونه؟ راههاي عملي اين كاراساسي چيست؟ او همواره با اين سؤال روبروست كه چگونه بزرگترها با مسائل روبرو مي شوندو درون آنهاچه مي گذرد.

   بايد باجوان دوست شد؛ او را فهميدو مشكلات ذهنيش را حل نمود.. اگر درباره مسائل روحاني سؤالي دارد نبايد با گفتن استغفرالله او را منع نمود؛ زيرا اين مسئله تا آخر حيات چون شكي مبهم وجود او را تسخير مي كند و مانع از آزاد شدن عالي قواي دروني او مي گردد.

   او بايد ماهيت خود را بشناسد. او بايد ياد بگيرد و بفهمد كه موجودي روحاني است كه مي تواند با تلقين اصول روحاني با زندگي مادي،حياتي سرشارازشادماني و زيبائي بسازد. او بايد اين قانون حاكم در جهان را كشف كند. او بايد تمامي قوانين زندگي را بيابد و سرور ناشي از اين اكتشاف، نيرويي دوباره به او بدهد.

   مشاركت در امور جامعه به او قدرت مي دهد؛ زيرا او خود را از جامعه و جامعه را از خود مي بيند و احساس مي كند مهم است و به حساب مي آيد. چه خوشايند است وقتي جمعي از بزرگسالان از نوجواني دعوت مي نمايند و به او مسئوليتي محول مي كنند. دراين حالت سرور او وصف ناپذير است.

    اميدوارم روزي برسد كه همه ما بزرگترها جوانان را بهتر بفهميم و به احساساتشان، سرورشان،اندوهشان و عشقهايشان احترام بگذاريم؛ زيراحقيقت وجودي ما،                                         اين چنين مسئوليت با عظمتي را برايمان ترسيم نموده است؛ حقيقتي كه جلوه هائي از آن در حيات واقعيمان نمودار است. 

   اگر قدم در راه صحيح گذاريم به راحتي به اين مهم خواهيم رسيد و نهايتأ صداي مناجات زيبايشان رااز جميع جهات خواهيم شنيد.

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."