سه شنبه, 27 شهریور 1386 14:31 |
تعداد بازدید :9934 |
زندگی گاهی چنان روال سهل و آسانی را پیش می گیرد که تنها آرزویت این است که دقیقه ای بیشتر زندگی کنی، اما این جریان در زندگی بسیاری از انسانها بندرت اتفاق می افتد؛ چرا که زمانه مجالی برای اینگونه زیستن باقی نگذاشته است.
بهتر است از کلی گویی بپرهیزیم و به مبحث این مقال بپردازیم . جوان یعنی نشاط ، طراوت ، فعالیت ، موفقیت ، امید ، آینده ، اما آیا چند درصد از جوانان سرزمین ما نماد واقعی این تعریف هستند. مشکلات و مسائل مختلف همچون دیوارهای محکم و بلند جلوی جوانان ما را سد کرده است و به ایشان اجازه حرکت کردن را نمی دهد، جوانی که با هزارآرزو تصمیم به ادامه تحصیل در سطح دانشگاهی را می گیرد و بعداز اخذ مدرک، امیدی به یافتن کار درخور مدرک خود ندارد؛ یا او که بعد از چندی کسب مهارت در یک شغل، تصمیم به ایجاد محلی برای کسب خود می گیرد، به علت جریان خدمت سربازی مجبور به ادامه به عنوان شاگرد و یا فراموش کردن حرفه و گذارندن دو سال از عمر خود را در خدمت سربازی می گردد؛ و یا آن جوانی که بعد از سالها کار، تصمیم به ساختن خانه و تشکیل خانواده می گیرد، اما به علت نداشتن پشتوانه مالی چندین موقعیت رااز دست می دهد و همچنین آن جوانان بااستعداد و به قول معروف مغزهای جامعه که تصمیم به ارائه افکار خود می گیرند؛ اما به دلائل مختلف مورد توجه قرار نگرفته و استعدادشان نادیده گرفته می شود به ناچار به سرزمین های دیگر مهاجرت می کنند و همه این مسائل و مشکلات متعدد دیگر، همه و همه موانعی برای تک تک ما جوانها هستند تا آنکه رفته رفته از خود باوری دور شویم و در نهایت به نقطه ای با مفهوم پوچی برسیم که معلوم نیست کی و چگونه باید از آن خارج شویم و دیگر برای جامعه و سرزمینمان لغاتی با معنای آینده و آینده ساز قابل تعریف نخواهد بود.
|