|
مقالات شما
|
|
نوشته شده توسط س-س
|
|
دوشنبه, 25 مرداد 1389 13:03 |
|
تعداد بازدید :7027 |
|
من يك بهايي ايرانيم و مايلم با تمام وجود و با صدايي بلند و رسا، هموطنان خود در كشور مقدس ايران را مخاطب سازم و به آنان بگويم كه اي ايرانيان عزيز و اي مسلمانان با فرهنگ و تميز، موعود محبوبتان 166 سال پيش ظاهر شد و تمامي آثار حقانيت و عظمت خود را نيز نشان داد و عاقبت هم جان شيرين را در راه امر نازنينش فدا نمود. اما علما و مجتهدين و به دنبال آنان تمامي توده ي مقلدين، با قلوبي پركين، به او و ظهور بديعش حمله كردند و عليه تعاليم و تابعانش به تباني و توطئه پرداختند و حقيقت و كيفيت آن را واژگونه جلوه دادند و خلق بيچاره را از ايمان به موعود هزار ساله ممنوع كردند.
اكنون نيز بعد از گذشت يك قرن و نيم، همچنان به همان شيوه هاي بدوي، به تكفير و تكذيب و تهديد و تدمير مشغولند؛ تا جايي كه آخرين اقدامشان اين بود كه بر اساس تصوّرات تهي و اتهامات واهي، هر عضوي از جمعي 7 نفره از انسان هايي مظلوم و ستمديده را، بعد از تحمّل قريب به دو سال و نيم باز داشت موقتي، به بيست سال زندان محكوم نمودند. اعضاي اين جمع را كه تحت عنوان «ياران ايران»، به اداره ي امور جامعه ي بلاكشيده ي بهاييان مشغول بودند، متهم كردند كه عليه امنيت كشور اقدام كرده اند؛ جاسوسان كشور اسرائيل بوده اند و به اسلام و مقدسات آن توهين نموده اند. بهتر است قبل از ادامه مسير اصلي سخن، قدري در معناي حقيقي اين اتهامات كه در پشت الفاظي شعارگونه و عوام فريبانه مخفي شده است تأمل نماييم. اگر قدري بصيرت به خرج دهيم به راحتي در مي يابيم كه مقصودشان از اقدام عليه امنيت ملي اين است كه اين مديران با دل و جان و با نهايت طهارت روح و پاكي وجدان، امور درهم ريخته و اوضاع آشفته ي جامعه اي ستمديده را كه نتيجه ي حمله و هجوم ناجوانمرادنه ي دشمنان ديرينه اش بوده، سروسامان مي داده اند و بهاييان رنج كشيده را در بحبوحه ي بلايا، به وظائف روحاني و تكاليف ديني خود متذكر مي داشته اند. آيا چنين كاري را بايد اقدام عليه امنيت ملي تلقي نمود؟ و منظورشان از جاسوسي براي اسرائيل اين است كه آنان با مركز جهاني بهايي كه در خاك اسرائيل مستقر است ارتباط داشته اند؛ مركزي كه بنيان اوليه ي آن، 80 سال قبل از تشكيل حكومت فعلي اسرائيل نهاده شد و علت آن هم اين بود كه خود دشمنان اين آيين نوين، در تباني با شاهان و حاكمان زمان، پيام آور جديد را به قصد نابودي، به آن ديار دورافتاده تبعيد كردند. آيا مديران خود خاسته ي جامعه اي 300 هزار نفره، كه يك دولت قاهره، با تكيه به يك شريعت جا افتاده به قصد نابوديش قد علم كرده است، نبايد با دستگاه رهبري جهاني خود كه به سبب عناد و كينه ي ديرينه ي همين معاندان، افزون بر 140 سال قبل، در خاك اسرائيل مستقر گشته، مكاتبه و مراوده داشته باشند؟ آيا چنين رابطه اي را مي توان جاسوسي براي دولت اسرائيل به حساب آورد؟ و هدفشان از اتهام توهين به مقدسات اسلام اين است كه اين مديران، بهاييان را تشويق و ترغيب مي كرده اند بر عهد و ميثاق خود پايدار باشند، و بر وظائف روحاني و وجداني خود بر قرار، كه البته از جمله ي اين وظائف فردي، دادن مژده ي ظهور موعود الهي به مردم مستعد مي باشد. آيا دادن بشارت ظهور موعود به مردمي منتظر كه در حقيقت مي تواند مهم ترين خبر زندگي هر فرد مسلمان واقعي محسوب شود، توهين به مقدسات اسلام است يا حفاظت و صيانت از مقدسات آن؟آري، اي ايرانيان عزيز و گرامي، بيش از 160 سال است اين داستان دل آزار ادامه داشته و طيّ آن، از يك سو بهاييان بلاديده با تمام وجودشان بر اعتقادات وجداني و وظايف ايماني خود پايبند بوده اند و از سويي ديگر، همواره و پيوسته، در هر حكومتي به يك شكل و صورتي، هدف حمله و هجوم و تهمت و افتراي معمّمين و مقلدين آنان قرار گرفته اند؛ اما در سال ها و ماه هاي اخير، وقايعي در راستاي اين تراژدي تاريخي رخ داده كه شايسته است مورد توجه هر ايراني وطن پرستي قرار گيرد. اهميت فوق العاده ي اين وقايع در اين است كه همه ي آن ها، به نحوي عيان و آشكار و به گونه اي بلند و برقرار، ظهور موعود و حضور جامعه ي پيروان او را در كشور مقدس ايران فرياد مي زنند و بدينوسيله، تمامي شما را در برابر امتحاني بزرگ و آزمايشي سترگ قرار مي دهند.اولين واقعه اين كه با استقرار جمهوري اسلامي و روي كار آمدن علماي اعلام و حجج اسلام، طوفان بلاياي بي سابقه بر اين جامعه ستمديده وزيدن گرفت و در برابر چشمان شما، سريال آزار و اذيت و اخراج و احضار و زندان و شكنجه و اعدام و غارت و چپاول و تخريب و توهين و تهديد نسبت به افراد و جوامع بهايي در شهرها و روستاهاي ايران زمين به نمايش در آمد و علي رغم سانسور شديد و منع دقيق هر رئيس و مرئوس در مخفي نگاه داشتن اين مظالم منحوس، اخبار آن با ديدي مثبت در رسانه هاي خارجي و با ديدي منفي در راديو تلويزيون دولتي درز كرد و منتشر شد و اكثر شما آن ها را ديديد و شنيديد. و دومين واقعه اين كه با وجود آن همه مظالم شديده و محروميت هاي عديده ي تحميل شده به جامعه اي بي دفاع، هنوز شاهد موجوديت برجسته ي آن در مقابل ديدگان خود هستيد؛ موجوديتي كه به حِليه ي وفاداري به اصول و مبادي الهي خود مزيّن است و به شهامت و دليري در برافراشتن علم مبين ظهور جديد الهي مفتخر است. هنوز جامعه اي را مشاهده مي كنيد كه با وجود دريافت لطمات شديده و ضربات بي وقفه، با قدرت و غلبه، قد علم كرده و در جهت اهداف روحاني و مقاصد انساني خود مي كوشد. هنوز جامعه اي را ملاحظه مي نماييد كه علي رغم صدمات وارده، صبر و تحمل پيشه كرده؛ خود را از گرداب هاي سياسي و منجلاب هاي حزبي به دور داشته، وفادارانه به اصول روحاني خود متمسّك و به وظايف وجداني خويش مشغول است؛ جامعه اي كه با وجود تهمت هاي ناروا و توهين هاي ناصوابي كه شنيده، و علي رغم بليات بي چون و صدمات بي مانندي كه چشيده، با رويي خوش و جبيني نوراني و عشقي آسماني، دست دوستي به سوي هموطنان نازنين خود دراز كرده و پيوسته، آنان را به همكاري و همگامي در راه پيشرفت و آباداني سرزمين محبوب ايران دعوت نموده است. و سومين حادثه اين كه موعود محبوب عالميان، در يك چرخش شگرف مشيت غالبه اش، سيماي الهي خود را نيز به هموطنان محبوبش نشان داد. بلي، شمايل حضرت موعود كه حتي به زائران مقبره ي مقدسش، تحت شرايطي مخصوص نشان داده مي شد، به رايگان در معرض ديد همه ي ايرانيان قرار گرفت و اگر منصفانه بنگريم، اين لطف و عنايت ويژه اي بود كه برتر و بالاتر از آن به تصور كسي نمي آيد. آري، شما جمال و جبروتي را كه به مدت 160 سال عليه او سخن گفته بودند و به او تهمت و افترا بسته بودند و سعي كرده بودند زشت و زننده اش جلوه دهند، تماشا كرديد. شما تصوير واقعي صورت پيام آور جديد خداوند را مشاهده نموديد. و چهارمين واقعه اين كه در اخبار رسانه هاي دوست و دشمن مكرراً ديديد و متّصلا شنيديد كه پيروان موعود بديع اكنون يك جامعه ي جهاني 7 مليوني تشكيل داده اند و خاضعانه، در همه ي ممالك عالم حضور يافته اند؛ جامعه اي كه بخصوص در سازمان هاي معظم جهاني عضوي شهير و شايسته محسوب است و توجه و تقدير محافل و مراجع جهاني و حتي كشورهايي را كه اصول و مبادي الهي از افكار و رفتارشان حذف شده، به خود و عمل كردهاي خود جلب نموده است؛ جامعه اي كه هم اكنون از اعتبار و حيثيت جهاني برخوردار است و سابقه ي درخشان 165 ساله اش به نيّات خالصه و مقاصد پاكيزه اش در جهت احياي عالم و تربيت امم، شاهد و گواهي صادق است. و در اين ميان، حتما به اين حقيقت عريان هم توجه نموده ايد كه غير از دولت جمهوري اسلامي، تا كنون هيچ دولتي، در هيچ زماني، حتي در ميان ممالك اسلامي، اعضاي اين جامعه را به هيچ خيانتي متهم نكرده است؛ تا چه رسد به جاسوسي براي كشور كوچك و نوبنيادي مثل اسرائيل. و واقعه ي پنجم اين كه حالا ديگر با تمام وجود، خود متوجه شده ايد كساني كه 160 سال است عليه ظهور موعود محبوب به كذب و افترا قيام كرده اند و زبان به تكفير و ناسزا آلوده اند، و هنوز هم به كينه ي ديرينه و عناد افسارگسيخته ي خود ادامه مي دهند، از لحاظ ميزان توسّل به صداقت و راستي و توجّه به انصاف و دادگري به چه مرحله اي رسيده اند و در چه وضعيتي قرار گرفته اند. طي 30 سال گذشته، وقايع سياسي و اجتماعي و واقعيات اقتصادي و فرهنگي به گونه ي آينه اي شفاف و صافي، پرده از يك واقعيت تلخ تاريخي بر مي دارد. آري، به نظر شما اگر اوضاع كلي و جزيي 30 سال گذشته ي كشور ايران را يك دستگاه دروغ سنج تصور كنيم و به آن، از درجه ي يك تا صد اختصاص دهيم، عقربه ي وضعيت كساني كه 160 سال است با ظهور موعود به جنگ برخاسته اند و هزاران خروار دروغ و تهمت و افترا عليه آن به هم بافته و به خورد ايرانيان داده اند، روي چه عددي مي ايستد؟ خودتان قضاوت كنيد و با عقل و خرد خود نتيجه بگيريد. آري، اي ايرانيان پاك نهاد، اي فرزندان كورش حق شناس، اي هموطنان عزيز و گرامي من، اكنون شما در مقابل امتحاني بزرگ و آزمايشي سترگ قرار گرفته ايد و چه لازم و شايسته است كه از واقعيات حاصل پند بگيريد و اجازه ندهيد در اين امتحان شديد مردود شويد؛ كه اگر شديد، بدانيد و مطمئن باشيد كه بر اساس وعود همان موعود محبوب، طوفان هاي تند بلايا شما را هم، در هم خواهد كوفت وسيلاب هاي سخت رزايا شما را نيز احاطه خواهد كرد. بدانيد كه انگشت اراده ي موعود بسي قوي است و تازيانه ي تنبيهش به غايت شديد. گرچه كمي دير شده، اما هنوز هم مي توانيد دست از تبعيت برده وار دشمنان پركينه ي امرالهي برداريد و خود با عقل و هوش و خرد خويش كه به فضل رحمان به همگان عنايت شده، در حقيقت امور اين ديانت بديع تفكر كنيد و در واقعيت اوضاع اين جامعه ي جديد تفحّص نماييد، كه اگر چنين كنيد دوباره، عظمت ديرينه ي وطن محبوبمان به آن باز خواهد گشت و يك بار ديگر، عزّت باستاني و شكوه جاوداني اش پرتو بر آفاق عالم خواهد افكند.
|
