احیای ایران عزیزم چاپ
جمعه, 20 بهمن 1385 01:02
تعداد بازدید :6369

اکثر مردم ایران، از وضع زندگانیشان ناراضی اند و گروه های مختلف ایده ها و نظریات خود را دائما برای بهبود ایران پیشنهاد می دهند. احتیاجات و رفع مشکلات امروز مردم ایران، نه از طریق اعتراضات علیه بی عدالتیها ی بیشماری که امروزه ایران را مستاصل کرده، برآورده می شود و نه از طریق همکاری با ساختار فعلی جامعه که فی الحقیقه عامل اصلی درد و رنج، همین ساختار و قالب اشتباه است.

اکثر مردم ایران، از وضع زندگانیشان ناراضی اند و گروه های مختلف ایده ها و نظریات خود را دائما برای بهبود ایران پیشنهاد می دهند. احتیاجات و رفع مشکلات امروز مردم ایران، نه از طریق اعتراضات علیه بی عدالتیها ی بیشماری که امروزه ایران را مستاصل کرده، برآورده می شود و نه از طریق همکاری با ساختار فعلی جامعه که فی الحقیقه عامل اصلی درد و رنج، همین ساختار و قالب اشتباه است.

یافتن راه حل اصلی برآوردن این نیاز، منوط به حصول تغییری بنیادی در افکار و اذهان بشری و استقبال از ساختاری بدیع و نوین است.

البته در این مقال به معرفی این ساختار بدیع نمی پردازیم، بلکه تنها ایده هایی را که همسازی با نحوه ی کار این ساختار نوین دارد، معرفی می کنیم.

برای ساختن ایران، در ابتدا هر کدام از افراد بایستی توجه به استعدادات درونی خود کنند. خداوند در وجود هر فرد، استعدادات مختلفی را به ودیعه گذاشته است که به تناسب مساعی فردی و امکانات اجتماعی و اقتصادی می تواند آنها را پرورش دهد و از قوه به فعل درآورد. این استعدادات موجبات پیشرفت فردی در مجهودات علمی و فکری و همچنین موجب بروز و رشد صفات روحانی می گردد و باید برای غنی ساختن روابط بین ما و دیگر اعضای خانواده ی انسانی و نیز در جهت ترقی و تقلیب جامعه بکار گرفته شود.  هدف از زندگی انسانی آن نیست که تنها خود تکامل یابد بلکه باید نهایت سعی خود را در در ایجاد تغییر و تحول مثبت روحانی، اجتماعی و اقتصادی در افراد و جامعه بنماید. انسانها باید سعی کنند که بر محیط خویش تاثیر بگذارند و و در راه بروز نیکی، رفاه و سعادت بشر مثمر باشند. لازمه ی تمامی این کوششها، پرورش استعدادات اخلاقی و روحانی و مهارت های مختلف است.

ملت ایران به سبب غفلت در شناسایی نظم ها و ساختارها ی نوین با مشکلات متعددی دست به گریبان است که حیات معنوی فردی و اجتماعی افراد را مخمود ساخته است. نمودهای این خمودت در فعالیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور ایران به وضوح ديده مي شود. ما باید در ابتدا کمک به بسط افق فکری هم وطنانمان نمائیم و به بازیابی حیات روحانی آنان مشغول باشیم. در همین راستا ما ایرانیان باید چند فرهنگ خاص را نیز در خود گسترش دهیم که در ذیل به علت مختصر بودن مقاله تنها به بررسی یکی از فرهنگها می پردازیم.

اولین فرهنگی که گسترش آن بسیار مفید است و به عقیده ی من مهمترین است، فرهنگ باز نگری معیارها می باشد. لو ئیس بونوئل فیلم ساز اسپانیایی تبار عصیانگر و سنت شکن سال های میانی قرن گذشته، در کتاب خاطراتش با نام "با آخرین نفس هایم" می نویسد: "در دوران سوررئالیسم ما عادت داشتیم که میان خوب و بد، درست و غلط، و یا زشت و زیبا کاملا خط کشی کنیم. کتاب هایی که باید می خواندیم، و کتاب هایی که نباید می خواندیم ! کارهایی که باید می کردیم و کارهایی که نباید می کردیم. ولی حالا در این فصل از عمر که می خواهم از سلیقه ها و دلخوشی ها و بیزاری های شخصی خود حرف بزنم و تنها از میل و علاقه و ذوق خود پیروی کنم؛ به تمامی بازی های! قدیمی فقط فکر می کنم."

معیار ها وسیله ای برای عیارزنی عمل کردهایمان است. باید بپذیریم که دنیای امروز با دنیای پنجاه سال پیش، عملا صدها سال فاصله گرفته است. معیارهایش هم، اکثرا زیر و رو شده است. چنانچه هنوز متفکر یا متجددی (!) یا مصلحی بخواهد با همان دانسته ها و معیارهای پنجاه سال پیش به ساختن جامعه بپردازد نه تنها هرگز به نتیجه ای که دلش می خواهد نمی رسد، بلکه به تخریب جامعه نیز مشغول می شود.

ساختن ایران با تفکرات گذشتگان و نیاکان و تحکیم آن عقاید و افکار پوسیده بر ایرانیان، نتیجه ای جز تخریب در بر نخواهد داشت. پس نظم نوینی باید و ساختاری بدیعی لازم.

 با این فرهنگ بدیع و شگرف، باید هر ایرانی با توجه به استعدادات اخلاقی و روحانی و عملی خود که خداوند در وجودش قرار داده، به بنای ایرانی دیگر بپردازید و این ارض را به غیرها یعنی به هالم ملکوت مبدل سازد. به امید آن روز.

                                                                            

 

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
نوشا |1386-11-2 02:24:25
من کاملا بات موافقم. باید از تغییر و اصلاح
خودمون و فکرمون شروع کنیم و به بقیه گسترش
بدیم.
آوا |1385-12-29 12:46:50
شايد قابل باور نباشد و واقعا به نظر مثل
ساختن آسمان بيايد، ولي جامعة ما همه راهي را
تجربه كرده‌ است. اگر بخواهد تغيير كند و بهتر
از آنچه هست بشود (بهتر است بگويم اگر بخواهد
اميدي به ادامة زندگيش داشته باشد) چاره‌اي
ندارد جز اين كه راههاي تازه‌اي را امتحان
كند. حتي اگر عجيب و دور از دسترس به نظر
بيايد، تغيير بينش و سعي در تغيير اساسي محيط
تنها راه نجات است. و اگر بخواهيم و واقعا تلاش
كنيم، راهش را پيدا مي‌كنيم و آن وقت
مي‌توانيم آسمان را هم روي زمين بسازيم.
shokofe |1385-11-29 03:46:35
iman ya ighan?
ایمان |1385-11-22 12:15:37
شکیبا ی عزیز، هدف هم همان بهتر نمودن زمین
برای زندگانی می باشد! تبدیل ارض به غیرها
یعنی زمینی را که داریم محیطی مساعد برای
زندگانی نماییم.
امیدوارم باقی دوستان نیز
نظرات خودشان را ابراز دارند.
شكيبا |1385-11-21 05:42:42
ايمان عزيز، اميد زيبايي است اما خيلي دور از
دسترس است. فعلاً شايد به جاي اينكه در فكر
تبديل زمين به آسمان باشيم بهتر است سعي كنيم
همين زمين را كمي قابل زندگي‌تر سازيم.

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."